یواشکی های خانوم و آقای میمـ

از اینکه بنویسم تنها ۱۴ روز دیگر مانده تا آمدنت تا اولین استارت برای ما شدنمان ترس دارم از اینکه نکند مثل سری قبل بشود قبل از نوشتن ی دور پست های روزشمار سری قبل را مرور کردم با مرور کردن و خواندنشان بغض کردم و با خودم تکرار کردم نکند این بار هم ... 

وااای فکرش روانیم میکند نمیخوام منفی فکر کنم تو حتما میای خودت گفتی و حتی روزش را خودت معین کردی پس حتما میای . درست است تو حتما میای .

.

راستی امشب اولین شب قدر است یادت میاید پارسال ازت پرسیدم چ دعای کردی و چی از خدا میخوای یادت میاید پاسخت را ؟؟

.

.

خدایا شکرت 

امسال سومین و آخرین ماه رمضون مجردیمون ِ که باهمیم و ان شاالله به امید حق سال بعد همچین موقعی کنار همیم که اولین و شیرین ترین ماه رمضون متاهلیمون رو باهم تجربه میکنیم ان شاالله . بی صبرانه دلم پر میزنه واسه وقتی که توی خونه عشقمون برات دلبریُ همسرداری ُ آشپزی کنم . دلم میخواد همیشه شاد باشیم ُ خونمون پر باشه از آرامش ُ عشق . 

چ رویاها و آرزوهایی که توی خونه عشقمون جووون میگیرن ُ به حقیقت تبدیل میشن ان شاالله .

.

.

چیزی تا وصالمون ُ برآورده شدن تک تک آرزوها و رویاهامون نمونده به امید خدا داریم به بزرگترین آرزوی زندگیمون نزدیک میشیم .. ان شاالله که خدام مثل همیشه یاریمون کنه . 

خدایا شکرت .

نفسم امروز آشنایی که از ی دنیای مجازی شروع شد وکم کم با همه پستی بلندی هاش ؛روزهای بد ُ خوبش  واقعیُ واقعی تر شد دو ساله شد و این یعنی خدایا شکرت .

بارها گفتم و بازهم تکرار میکنم که تو بزرگترین و بهترین معجزه ِ زندگیمی دوساله ِ که مثل ی کوه پشتمی و نذاشتی آب تو دلم تکون بخوره و همجوره حمایتم کردی و سنگ صبورم بودی و هیچ وقت تنهام نگذاشتی و همیشه بهترینها رو برام خواستی و بهترینها رو تقدیمم کردی . مرسی برای بودنت و هزار هزار بار خدا رو شکر که تو  رو قسمت من کرد .

چیزی تا وصالمون و از بین بردن این فاصله ها نمونده خدایا شکرت .

سال بعد همچین موقعی توی خونه خودمون کنار هم هستیم ُ این روزها رو باهم دوره میکنیم  جشن دو نفره میگیریم ُ شادی و خنده هامون فضای خونه رو پر میکنه . ان شاالله 

#حال خوبم با تو امضاء شده بهترین بهترینم .

.

.

تو را بیشتر از همیشه دوست دارم 

تو را تا اونجا که میشه 

دوست دارم .

حدود ۱۴ ساعت دیگه برای سومین بار با مامانم راهی کربلا میشم اینبار دارم میرم که تو رو تمام ُ کمال شرعی ُ قانونی از تک تکشون بخوام ، میرم که ازشون بخوام گره از دونه دونه مشکلاتون باز کنن ، میرم که ازشون بخوام امسال ُ سال وصالمون قرار بدن ، میرم که ازشون بخوام تیرماه همونطور که خواستیم ُ ماه وصالمون قرار بدن میرم که ازشون بخوام به عمرت ُ سلامتیت ُ رزق ُ روزیت برکت بدن میدم که ازشون بخوام سایه ات ُسلامت ُ سبز بالای سرم قرار بدن میرم که ازشون خوشبختی ُ خوشحالی ُ آرامشمون بخوام ُ بگیرم .

سری قبل که رفته بودم ازشون خواسته بودم ُ دعا کرده بودم  که یکاری بکنن تو منو به همسری با همه مشکلاتی که دارم بپذیری و خداروشکر همینم شد و مطمعنم این سری هم دست رد به سینه ام نمیزنن..

خیلی دلتنگت میشم حسابی مواظب خودت باش ..راستی عشقم رفتمون دست خودمون ِ برگشتمون دست خدا اگر برنگشتم بابت همه اذیتآ ، غر زدنآ ، گاهی شک کردن ُ بدبینی هآ و همه ی بدی هآم حلالم کن . برات بهترینهآ رو آرزو دارم ..خیلی خیلی دوست دارم .میبوسمت مهربونم .

دلچسب است !

شنیدن ِ دوستت دارم , از تــــو .

دلچسب است !

دلچسب است !

 دلچسب است ! 

برای ِ تو بودن ُ ماندن جان ِ دلم:*.

.

.

قبل از اومدنت به زندگیم فکر میکردم همه ی مردها نامردند و بوی از مردانگی نبرده اند اما تو با خوبی هات ، توجهات، محبتتات ، دلسوزیات، حمایت کردنات و کلی چیزای خوب و مثبتی که داری بهم فهموندی که مرد خوبم وجود داره البته به تعداد انگشتای دست : ) که خداروشکر خدای مهربون یکشو نصیب من کرد ..خدایا شکرت بخاطر بزرگترین هدیه ات قول میدم تا همیشه بابت هدیه ارزشمندت شکرگذارت باشم .

.

.

عشقم بهترین یار و یاورم پیشاپیش روزت مبارک ان شاالله سال بعد همچین موقعی خونه خودمون هستیم و حضوری با ی جشن دونفره بهت تبریک میگم .ان شاالله .

بعد از یکماه ُ اندی اومدم اینجا پست جدید سال ❤9 رو بذارم .. خداروشکر دومین سالی ِکه نوروز با همیم و ان شاالله سال دیگه کنار هم توی خونه خودمون سال رو تحویل میکنیم .

بیست یکمین و بیست دومین ماهگردمونم به خوبی و خوشی پشت سر گذاشتیم و چیزی تا دوسالگی عشقمون نمونده .خدایا شکرت 

.

.

بنا به دلایلی فروردین نشد که بشه اما ان شاالله بزودی میشه .

امروز  من و عشقم کنار هم ، در آغوش هم، عشق و لذت رو با تمام وجود از با هم بودن و کنار هم بودنمون بردیم .. خداروشکر 

.

.

بنا به دلایلی برنامه اسفند ماهمون کنسل شد ولی عشقم قول داد و همچنین امروز به صورت کتبی گفتن فروردین ماه وصالمون میشه ان شاالله .

.

اینم تصویر نوشته عشقم 

بخاطر مهمان های ناخونده لعنتی چند روزی نتونستم بیام و ادامه روز شماری های روز موعد رو بنویسم : ( 

و گذشته از اینا بخاطر کسالتی که عشق جانم داره فک نکنم فردا که روز موعد باشه رو بتونه بیاد : ( اما مهم نیست البته نه که مهم نباشه خیلی هم مهمه و بعد از مدتها که منتظر چنین روزی بودم و حالا بخاطر کسالتش فعلا باید کنسل بشه خیلی هم ناراحتم اما حالا مهمتر از این سلامتی عشقم که ان شاالله خوب شه .. دیروز به مامانم گفتم از جز جز چیزای که باید درباره عشق جانم بدونه از خوبی هاش، از اخلاقش ، از کارش ، از هر چیزی که مامانم باید بدونه براش با کلی عشق گفتم و مامانم جز گفتن خداروشکر چیزی به زبون نمیآورد وقتی خوشحالی مامانمو میدیدم کلی ذوق زده شده بودم ..ان شاالله که تا همیشه شاهد خوشبختی من در کنار عشق جانم باشه ..

.

.

ان شاالله بزودی برنامه هامون به بهترین شکل ممکن انجام بشه 

و تنها ۵ روز دیگر باقی مانده ..

.

.

بی صبرانه منتظرم ❤